دیکشنری
داستان آبیدیک
وارد کردن
english
1
general
::
impose
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
وارد
وارد آمدن
وارد آوردن
وارد به
وارد بودن
وارد بودن مدعا
وارد ثالث
وارد در
وارد دفتر کردن
وارد شدن
وارد شدن ثالث
وارد شدن در دعوی
وارد شدن در غرماء موصی
وارد شونده
وارد معامله شدن
وارد کردن
وارد کردن (دادخواست) در برنامه کار دادگاه
وارد کردن (دادخواست) در برنامه کارگاه
وارد کردنی
وارد کننده
واردات
واردات گاز
واردات و صادرات
وارداتی
واردبکار
واردشدن
واردشونده
وارده
واردکردن
واردکننده
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید